نوشته شده توسط مسعود آریان مهر

Quit, Quiet and Quite

Quit یا Quiet یا Quite

مسئله این است!

 

 

زبان‌آموزها بیشتر اوقات این سه کلمه‌ را باهم اشتباه می‌گیرند و برای استفادشون مشکل‌دارند. تو این مقاله راجب چگونگی استفادشون و مثال‌هاشون صحبت می‌کنیم:

 

QUIT

یعنی: ترک کردن، دست کشیدن از، تسلیم شدن (فعل)

 اگر به معنای ترک یک شغل یا مکان باشد:

“Alex quit college during his second year.’

الکس درسال دوم، دانشگاه را ترک کرد.

“Jenny is going to quit teaching and become a full-time writer.”

جنی میخواهد معلمی را رها کند و تمام‌ وقتش را صرف نویسندگی کند.

 

 

 اگر به معنای دست کشیدن از چیزی یا متوقف کردن باشد:

“Sam says he’s going to quit smoking.”

سم میگوید میخواد سیگار را ترک کند.

“Quit complaining and get on with the job!”

غر زدنو بس کن و این شغلو ادامه بده

 

 

QUITE

یک قید است به معنی منصفانه، تقریباً، یکم یا زیاد ولی نه کاملاً. ولی تاکییدی بر افراط و زیادی ندارد.

“It’s quite warm outside today.”

امروز بیرون یکم گرمه

“The house we bought needs quite a bit of work.”

خونه‌ای که خریدیم یکم کار داره.

“The candidate spoke English quite well.”

این نامزد انتخابات خیلی خوب انگلیسی صحبت میکنه.

“I quite like living in a small town.”

من خیلی دوست دارم تو یک شهر کوچیک زندگی کنم.

“Julie made it quite clear that she was against the idea.”

جولی کاملاً روشن کرد که مخالف این فکره.

“After his illness Charlie was never quite the same.”

بعد از مریضیش چارلی هیچ‌وقت کامل مثل قبل نشد.

 

 

 

QUIET

می تونه هم فعل باشه هم صفت.صفتش میشه ساکت و بی‌سروصدا.

فعلش میشه ساکت شدن یا ساکت بودن

“I told the children to be quiet while I was on the phone.”

به بچه‌ها گفتم وقتی با تلفن صحبت می‌کنم ساکت باشند

“This is a quiet area. There is not much traffic.”

اینجا خیلی ساکته. اصلاً ترافیک نیست اینجا.

“Business has been quiet since the beginning of the year.”

تجارت تا قبل شروع سال جدید خیلی ساکت و بی‌سروصدا شده بود (منظورش اینه کاروبار کساد شده بود)

“We preferred to have a quiet wedding with just our two families.

ترجیح میدیم که یک عروسی آروم و بی‌سروصدا با فامیل‌های نزدیک بگیریم.

“Early in the morning the streets are empty and quiet.”

صبح زود خیابونا خالی و ساکته.

“The doctor said she’d have a quiet word with my mother.”

دکتر گفت که با مادرم صحبت آرامی خواهد داشت.

My office is quiet and quite comfortable. I’ll miss it when I quit.

دفتر من آروم و خیلی راحتِ. وقتی اینجا رو ترک کنم خیلی دلم براش تنگ میشه.

 

 

ایشالله که دیگه یاد گرفتین فرقشونو.😂❤😉